ساعت مچی و داستان های جالب آن ، این هفته به معرفی نوموس NOMOS Glashütte و یک داستان از ساعتی برای جاسوسی اختصاص داده شده است.
نوموس دو مدل جدید از سری آکوا به نمایش گذاشته است. لازم به ذکر است آکوا کلکسیونی میباشد که تمرکز آن بر هر دو کاربرد همزمان بیرون و درون آب است. رتبه بندی 200 متر زیر آب برای باشگاه نیومتیک و نیومتیک آهوی (neomatik and Ahoi neomatik) هر دو در رنگ سفید و با رنگ سفید صفحه نمایش ساعت و شکوفایی دریایی برای زیر آب و اعداد اینجا با رنگ قرمز و آبی طراحی شده است.
هر دو ساعت با کالیبر (DUW 3001) نازک و اتوماتیک طراحی شده است که مجهز به سیستم نوسان است که قابلیتی مختص این برند برای سبقت از رقبا است. هر دو ساعت مچی با بند پارچه ای تضیین شده با نام نوموس با دو بال تسمه اتصال طراحی شده است.
و اما داستان ساعت مچی که در واقع یک میکروفون برای جاسوسی بوده است:
بلیک ظی رانگ (Blake Z. Rong ) یک داستان از یک ساعت مچی را تعریف میکند که در واقع ساعت مچی نبوده است و در اصل یک ظبط کننده صدا برای جاسوسی در عصر جنگ بوده است.
این داستان مربوط به عملیات یک عامل سی آی ای (Martha Peterson) در 15 جولای 1977 روی پل کراسنولوژیسکی روی رودخانه مسکو بوده است.
هیچ عملگری به عنوان ساعت در درون آن وجود نداشت که البته یک لیست حراج ادعا دارد که موتور ساعت آن کوارتز بوده است که جالب است با توجه به اینکه این داستان مربوط به دو دهه پیش از آن است که سیکو آنرا اختراع کند بوده است- میتوانم از آن به عنوان یک بذل و بخشش مرگآور یاد کنم در صورتیکه کسی از صاحب آن ساعت میپرسیده! موتور کار نمیکرده و زمان آن به طور ثابت روی 12:00 تنظیم شده بود ولی با قضاوت تصاویر موجود در اینترنت میتوان این اطمینان را داشت که این ساعت با این وجود دو بار در روز میتوانسته ساعت را درست اعلام کند.
ساعت آن مامور توسط کامندر روس که مچ دست او را در درگیری گرفته بود شکسته شد.